رفتنت آغاز ويراني ست ، حرفش را نزن
ابتداي يک پريشاني ست ، حرفش را نزن
گفته بودي چشم بردارم من از چشمان تو
چشم هايم بي تو باراني ست ، حرفش را نزن
آرزو داري که ديگر برنگردم پيش تو
راه من با اين که طولاني ست ، حرفش را نزن
دوست داري بشکني قلب پريشان مرا
دل شکستن کار آساني ست ، حرفش را نزن
عهد بستي با نگاه خسته اي محرم شوي
گر نگاه خسته ي ما نيست ، حرفش را نزن
خورده اي سوگند روزي عهد خود را بشکني
اين شکستن نامسلماني ست ، حرفش را نزن
خواستم دنيا بفهمد عاشقم ، گفتي به من
عشق ما يک عشق پنهاني ست ، حرفش را نزن
عالمان فتوي به تحريم نگاهت داده اند
عمر اين تحريم ها آني ست ، حرفش را نزن
حرف رفتن مي زني وقتي که محتاج توام
رفتنت آغاز ويراني ست ، حرفش را نزن
فرامرز عرب عامري