سلام بر جناب تجلي
در ازل پرتو حسنت زتجلي دم زد
عشق پيدا شدو آتش به همه عالم زد
مدعي خواست كه آيد به تماشا گه راز
دست غيب آمد و بر سينه نامحرم زد